مدت زمانی را به کتاب خواندن اختصاص دهیم: همانطور که غذا خوردن برای رشد جسم ضروری است، کتاب خواندن هم غذای روح است و لازم است در کنار سایر امور روزمره گنجانده شود. می توان با حداقل زمانی که در روز میتوانیم صرف کرد، آغاز کنیم. آغاز کردن یک کار شاید سخت باشد اما به مرور و با مم کردن خود، این چرخه ادامه پیدا میکند. با برنامهریزی برای پر کردن وقت اضافی متوجه خواهیم شد که اوقات زیادی از روزمان هدر میرود. در ابتدا لازم نیست وقت اضافهای صرف کنیم، پر کردن همان زمانهایی که طی روز در مسیر کار، در ترافیک یا جلوی تلویزیون میگذرانیم، کافی است.
در گروههای ادبی عضو شویم: عضویت در گروههای ادبی مجازی یا حقیقی، حال و هوای کتابخوانی را در ما زنده میکند. شرکت در این گروهها ضمن اینکه برای در دست داشتن برنامهای هدفمند برای کتابخوانی مؤثر است، به ما امکان نقد و بررسی آثار را نیز میدهد.
فهرستی از کتابهای مورد علاقه، تهیه کنیم: انتخاب یک لیست با در نظر گرفتن علایق شخصی یا توجه به آثار برتر در سطح جهان، کتابخوانی ما را هدفمند میکند. از این رو خوب است که برای هر سال تعداد مشخصی کتاب مطالعه کنیم. با در نظر گرفتن حداقلها و تلاش برای دستیابی آنها، نسبت به وقتی که اهداف غیرممکن در نظر بگیریم، حس اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنیم.
همراه داشتن نسخهی الکترونیک یا نسخهی صوتی کتاب، در تلفن همراه در شرایطی که امکان همراه داشتن کتاب را نداریم هم راحت است و هم مفید.
کتابهایی که جذابیت ندارند، زمین بگذاریم: یکی از موانع کتابخوانی، کتابهایی هستند که صرفاً به این دلیل که شروع کردهایم، از زمین گذاشتنشان میترسیم. به همین خاطر است که گفته میشود که با گذشتن از فصلهای ابتدایی کتاب در صورتی که کتاب با اهداف و سلایق شما سازگاری ندارد، بهتر است آن را کنار بگذارید.
سعی کنیم از کتابهایی که میخوانیم خلاصهای تهیه کنیم: تهیهی خلاصه و نوشتن طرز فکرمان نسبت به اثر و به مشارکت گذاشتن آن با دیگران هم برای خودمان و هم برای سایرین مفید است. سعی کنیم از جملات زیبای کتاب و یا بخشهایی که ممکن است بعدها برای ارجاع به اثر به کارمان بیاید، یادداشتبرداری کنیم.
بیشتر بخوانید
چگونه مثل یک نویسنده کتاب بخوانیم؟
متناسب با کتابهای مورد علاقهمان، کتاب انتخاب کنیم: در فضای مجازی سایتهایی همچون گودریدز، بخشی دارد که به مخاطب، کتابهایی پیشنهاد میکند که متناسب با کتابهای مورد علاقهی پیشین اوست. نویسندههایی که سبک یکسانی دارند یا موضوعات و ژانرهایی که مورد علاقهی فرد هستند با توجه به امتیازی که به کتابهایی که خوانده شده میدهد، ضبط میشود.
به کتابفروشی یا کتابخانه برویم: رفتن به کتابفروشیها و کتابخانهها و دیدن و لمس کردن کتابهای تازه منتشر شده و م گرفتن از اهل ادب، به ما در این مسیر انگیزه میدهد.
در صورت نیاز به نسخههای الکترونیک یا نسخهی صوتی مراجعه کنیم: همراه داشتن نسخهی الکترونیک یا نسخهی صوتی کتاب در تلفن همراه در شرایطی که امکان همراه داشتن کتاب را نداریم هم راحت است و هم مفید. در مترو و محیطهای پر سر و صدا که تمرکز کردن ممکن نیست، گوش دادن به نسخهی صوتی کتاب مورد علاقهمان آرامشبخش است.
کتابهای تازه منتشر شده بخوانیم: خواندن کتابهایی که به تازگی چاپ شدهاند و نوشتن یادداشت بر آنها و یا توصیه کردن آن به دیگران به این دلیل که حس پیشرو بودن به ما میدهد، ما را در مسیر کتابخوانی باانگیزه میکند.
در محافل و دورهمیها از کتابهایی که میخوانیم صحبت کنیم: هیچ چیز به این اندازه نمیتواند کتاب خواندن را در سطح یک جامعه به یک عادت تبدیل کند. با صحبت کردن از کتابهایی که میخوانیم و از موضوع آنها لذت بردیم برای دیگران هم سایرین را به کتاب خواندن دعوت میکنیم و دانستههایمان را با دیگران قسمت میکنیم و هم احتمال اینکه مطالبی که برای آنها گفتهایم را فراموش کنیم، کم میکنیم.
تفحص
اواخر دهه هفتاد، بار دیگر جستجو در منطقه فکه آغاز شد. باز هم پیکرهای شهدا از کانال ها پیدا شد، اما تقریبا اکثر آن ها گم نام بودند.
در جریان همین جستجوها بود که علی محمودوند و مدتی بعد مجید پازوکی به خیل شهدا پیوستند.
پیکرهای شهدای گمنام به ستاد تفحص رفت. قرار شد در ایام فاطمیه و پس از یک تشییع طولانی در سراسر کشور، هر پنج شهید را در یک منطقه از خاک ایران به خاک بسپارند.
شبی که قرار بود پیکر شهدای گمنام در تهران تشییع شود ابراهیم را در خواب دیدم. با موتور جلوی درب خانه ایستاد. با شور و حال خاصی گفت: ما هم برگشتیم! و شروع کرد به دست تکان دادن.
بار دیگر در خواب مراسم تشییع شهدا را دیدم. تابوت یکی از شهدا از روی کامیون تکانی خورد و ابراهیم از آن بیرون آمد. با همان چهره جذاب و همیشگی به ما لبخند می زد!
فردای آن روز مردم قدرشناس، با شور و حال خاصی به استقبال شهدا رفتند. تشییع با شکوهی برگزار شد. بعد هم شهدا را برای تدفین به شهرهای مختلف فرستادند.
من فکر می کنم ابراهیم با خیل شهدای گمنام، در روز شهادت حضرت صدیقه طاهره (س) بازگشت تا غبار غفلت را از چهره های ما پاک کند.
برای همین بر مزار هر شهید گمنام که می روم به یاد ابراهیم و ابراهیم های این ملت فاتحه ای می خوانم. راوی: خواهر شهید ابراهیم هاد
حوت 11, 1395 :20 Asia/Kabul
در سالروز شهادت حضرت فاطمه (س)، دل دوستداران او و تمام آزاد اندیشان جهان، غرق در ماتم و اندوه است. در این روز با سلام و درود بر آن بانوی یگانه، برای شناخت بیشتر شخصیت والایش به برخی از آیات قرآن کریم می نگریم. او که در قرآن کریم معنا و مفهوم سوره مبارکه "کوثر" است، و از مصادیق بارز و درخشان آیه مبارکه "تطهیر"، و از چهره های بزرگ آیه شریفه مباهله ، و از شخصیت های والای آیه کریمه "قربی" است. از بندگان خاص خدا در سوره "انسان" است.
سوم جمادی الثانی، سالروز شهادت حضرت فاطمه (س) دختر گرامی پیامبر اسلام (ص) و همسر فداکار علی (ع) است. بانوی بزرگواری که در دوران کوتاه زندگی خود، منشاء برکات بسیاری برای اسلام و مسلمانان شد. در سالروز شهادت این بانوی بزرگوار، در حالیکه دل دوستدارانش و تمام آزاد اندیشان جهان، غرق در ماتم و اندوه است، برای شناخت بیشتر شخصیت والایش به بیان برخی از آیات قرآن کریم و سخنان پیامبر خاتم (ص) در باره این بانوی گرامی می پردازیم.
فاطمه؛ دختر بود، دختری بی همتا و بی همانند. دختری سرشار از ادب و عاطفه، پاکی و صفا. کمال و جمال را با هم داشت. او رمز و راز خلقت و معمای انسانیت بود که لقب ام ابیها را از پیامبر (ص) گرفت و همو بود که پیامبر خاتم بارها دست او را بوسه می زد و با تمام وجود می فرمود: فاطمه جان؛ پدرت به قربانت.
فاطمه؛ زن بود، بانویی بی نظیر و بی مثال، شاخص و نمودار کامل یک بانوی نمونه، اسوه راستین و پرشکوه و بالنده زن آزاده و آزاداندیش، پایدارتر از کوه و مقاوم تر از رودبارهای همیشه جاری.
فاطمه؛ مادر بود، در عرصه مادری لطیف تر از شبنم بهار، نوازشگرتر از نسیم سحر، ظریف تر از برگ زیبای گل، و عطرآگین تر و دوست داشتنی تر از لاله های معطر.
فاطمه؛ همسر بود، در گستره همسری و در کانون خانه علی (ع)؛ گرمابخش تر از آفتاب جهان تاب، دلنوازتر از مهتاب، دل انگیزتر از نسیم بهاری، و بخشنده تر و پربارتر از ابر باران زا و فداکارتر از هر همدل و همرزم و هر یار و همراه راستین راه خدا.
فاطمه؛ شگفت انگیزترین انسان و شگرف ترین بشری بود که به عنوان دختری، همراز و همسنگ و همراه و پشتیبان کارآمد و دلسوز و مشاور پدر، و در مقام همسری یار و مددکار و مشاور و مدافع و گرمابخش زندگی همسر، و محبوب ترین یار و نزدیکترین دوست و پرتوان ترین غمخوار.
فاطمه؛ از جنس ن بود و سند افتخار و مایه مباهات آنان در همه عصرها و نسل ها، در دنیا و آخرت و در میان پریان و آدمیان و فرشتگان و حوریان بهشت.
نام و لقب بلند آوازه اش: فاطمه، زهراء، بتول، عذراء، فهیمه، جمیله، عالمه، حکیمه، علیمه، محدثه، صدیقه، طاهره، مطهره، حانیه، مبارکه، معصومه، زکیه، راضیه، مرضیه، سیده، صفیه، حوریه و. . او الگو و سرمشق و نمونه ای کامل و تمام عیار، و مجموعه فضیلت ها و شبیه ترین انسان ها در سیما و سیرت، گفتار و حرکات، اندیشه و روان، به برترین بنده خدا و سرفرازترین برگزیده خدا؛ محمد مصطفی(ص).
درباره این سایت